امپراتوری آنگلوساکسون از یک قرن پیش با تکیه بر تبلیغات عمل کرده است، و بر این اساس بوده که ما را متقاعد ساخته که ایالات متحده « کشور آزادی » و تنها برای دفاع از آرمان های والای خود دست به جنگ می زند. ولی بحران کنونی در رابطه با اوکرائین قاعدۀ این بازی را متحول ساخته است : از این پس واشینگتن و هم پیمانانش تنها نویسندگان تاریخ و سخنرانان جهان نیستند، و دروغ پردازی هایشان توسط دولت و رسانه های یک دولت قدرتمند دیگر — روسیه — دائما افشا می شود. در حال حاضر به دلیل وجود ماهواره ها و انترنت، تبلیغات آنگلوساکسون دیگر مثل گذشته نیست و کارائی خود را از دست داده است.
از همیشۀ دیرباز حاکمان برآن بودند تا قانونیت و حقانیت اعمال خود را در باورهای ما نفوذ دهند، زیرا می دانستند که توده های مردم هرگز از مردان خبیث تبعیت نمی کنند. قرن بیستم صحنۀ نمایش روش های نوین تبلیغات برای نظریاتی بود که در صحنه آرائی هایش جائی برای حقیقت نداشت. غربی ها ترفندهای تبلیغات مدرن را تنها به جوزف گوبلز وزیر نازیست نسبت می دهند و محدود می دانند. این دیدگاه تاریخی که می خواهد هنر تحریف درک واقعیات را تنها به نازی ها منحصرسازد، خود به تنهائی یکی از شیوه هائی است که می خواهد گسترش این هنر در گذشتۀ دورتر را توسط آنگلوساکسون ها به فراموشخانۀ تاریخ بسپارد.
سال 1916، انگلستان « ولینگتون هاووس » [1] در لندن و سپس « کرو هاووس » [2] را ایجاد کرد. هم زمان، ایالات متحده «هیئت اطلاعات عمومی» [3] را بنیانگذاری کرد. این هیئت اطلاعاتی بر آن بود تا نشان دهد که جنگ اول جهانی توده های مردم را در مقابل یکدیگر قرار داده و نه ارتش ها، این سازمان نه تنها به تحریف افکار عمومی مردم آمریکا اقدام کرد، بلکه همین روش را در مورد کشورهای هم پیمان و حتی کشورهای دشمن به کار بست.
تبلیغات مدرن با انتشار پروندۀ برایس [4] دربارۀ جنایات جنگی آلمان ها آغاز شد، که به سی زبان ترجمه انتشار یافت. این پرونده نشان می داد که ارتش آلمان به هزاران زن در بلژیک تجاوز کرده است. در نتیجه ارتش بریتانیا علیه بربریت می جنگد. در پایان جنگ اول جهانی کشف شد که تمام پرونده ساختگی بوده و با شهادت دروغ و کمک روزنامه نگاران تدارک دیده شده بوده است.
جرج کریل در ایالات متحده اسطورۀ تازه ای را راه اندازی کرد که مبنی بر آن گوئی که جنگ جهانی، جنگ صلیبی دموکراسی برای صلح و تحقق بخشیدن به حقوق بشریت بوده است.
تاریخ شناسان نشان داده اند که جنگ اول جهانی دلایل فوری و عمیقی داشته است که مهمترین آن رقابت قدرت های بزرگ در گسترش سرزمین های استعماری تحت سلطۀ امپراتوری خود بوده است.
دفترهای بریتانیائی و ایالات متحده سازمان های سرّی بودند که به حساب دولت هایشان فعالیت می کردند. خلاف تبلیغات لنین که خواست نهائی اش « آشکار ساختن حقیقت » برای توده های ناآگاه بود، آنگلوساکسون ها در پی فریب تودها و تحریف افکار عمومی بودند. و برای دستیابی به چنین هدفی، سازمان های دولتی آنگلوساکسون می بایستی خودشان را پنهان می کردند و در پشت هویت تقلبی به فعالیت می پرداختند.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، ایالات متحده تبلیغات را رها کرد و بجای آن برای روابط عمومی ارجحیت قائل شد. از این پس دروغ پردازیها متوقف گردید ولی دست و بال روزنامه نگاران را بستند تا تنها دربارۀ چیزهائی که به آنها نشان داده می شد بنویسند. طی جنگ کوزووو، ناتو آلستر کامپبل مشاور نخست وزیر بریتانیا را فراخواند تا روزانه داستان های آموزنده برای روزنامه نگاران تعریف کند. و وقتی که روزنامه نگاران این داستان ها را بازتولید می کردند، متفقین با طیب خاطر می توانستند به بمباران هایشان ادامه دهند. داستان ها کمتر دروغ پرداری بود و بیشتر به هدف منحرف ساختن توجهات روایت می شد.
با این وجود داستان نگاری طی 11 سپتامبر با قدرت تمام به میدان آورده شد : هدف این بود که توجه عمومی روی سوء قصد نیویورک و واشینگتن متمرکز شود و کودتای نظامی که طی همان روز صورت گرفت به شکل سرّی باقی بماند : یعنی انتقال قدرت مجریه از رئیس جمهور بوش به یک مؤسسۀ نظامی سرّی و سکنا دادن تمام اعضای پارلمان در مکان محافظت شده. این تحریف افکار عمومی از جمله کار بنیامین رودز بود که امروز مشاور بارک اوباما می باشد.
طی سال های بعد، کاخ سفید سامانۀ تحریفگر افکار همگانی را با همکاری هم پیمانان اصلی اش راه اندازی کرد (بریتانیا، کانادا، استرالیا و صد البته اسرائیل). هر روز این چهار دولت دستورات و به عبارت دیگر سخنرانی های پیش نوشته را از سوی دفتر مرکزی رسانه های سراسری دریافت می کردند تا جنگ علیه عراق و تهمت زنی علیه ایران را قابل توجیه جلوه کند [5].
برای پخش سریع دروغ پردازیهایشان، واشینگتن از سال 1989 روی « سی ان ان » [6] تکیه می کرد. با گذشت زمان، ایالات متحده یک کارتل از شبکۀ رسانه های ماهواره پایه ایجاد کرد (ال-عربیه، ال-جزیره، بی بی سی، سی ان ان، فرانس 24 ، اسکای) [7]).
سال 2011 هنگام بمباران طرابلس، ناتو غافلگیرانه لیبیائی ها را متقاعد ساخت که جنگ را باخته اند و مقاومت در مقابل آنها بیهوده خواهد بود. ولی سال 2012 ناتو در بازتولید چنین روشی، نتوانست سوری ها را متقاعد سازد که دولت آنها به شکل اجتناب ناپذیری در حال سقوط است و از هم فروخواهد پاشید. این شیوۀ نبرد شکست خورد زیرا سوری ها به تحریف کاریهائی که شبکۀ تلویزیون های بین المللی در طرابلس صورت عملی داده بودند آگاهی داشتند و خودشان را برای رویاروئی با آن آماده کرده بودند [8]. چنین شکستی را باید آغاز تک تازیهای کارتل رسانه ای آنگلوساکسون تلقی کنیم.
بحران کنونی بین واشینگتن و مسکو در رابطه با اوکرائین دولت اوباما را وادار ساخت تا دوباره ساخت و سازهایش را بازبینی کند. در نتیجه، واشینگتن دیگر تنها راوی گزارشات و رویدادهای جهان نیست، و باید با دولت و رسانه های همگانی روسی که به واسطۀ ماهواره و انترنت در سطح جهانی فعال شده، مقابله کند. وزیر امور خارجۀ جان کری برای پاسخگوئی به چنین نیازی، ریچارد استنگل سردبیر قدیمی « تایمز مگزین » را به عنوان معاون جدید برای تبلیغات برگزیده است [9]. پیش از آن که روز 15 آوریل قسم یاد کند، در این مقام فعالیت هایش را آغاز کرده بود و از 5 مارس « پرونده ای » دربارۀ « 10 ضد – حقیقت » که ولادیمیر پوتین در مورد اوکرائین اعلام کرده بود [10] را برای رسانه های آتلانتیست فرستاد. 13 آوریل دومین پروندۀ «10 ضد-حقیقت دیگر » را منتشر کرد [11].
آنچه در این نوشته موجب شگفتی می گردد، حماقت آن است. این نوشته بر آن است تا وقایع اوکرائین را رسما به عنوان انقلاب در تاریخ به ثبت رساند و دعاوی روسیه مبنی بر حضور نازی ها در دولت جدید اوکرائین را بی اعتبار جلوه دهد. امروز می دانیم که این به اصطلاح انقلاب، کودتائی بیش نیست که توسط ناتو توطئه چینی شده بود و توسط لهستان و اسرائیل با ترکیبی از دستور کار « انقلاب رنگی » و « بهار عرب » به اجرا گذاشته شد [12]. روزنامه نگارانی که پرونده ها را دریافت کرده بودند با آگاهی کامل به ضبط گفتگوهای تلفنی معاون وزیر امور خارجه ویکتوریا نولاند و وزیر امور خارجۀ استونی اورماس پیتس [13]، در مورد شیوه ای که واشینگتن می خواست خلاف منافع اتحادیۀ اروپا رژیم را تغییر دهد، و هویت واقعی تیراندازان ماهر در میدان مایدان، به فعالیتهایشان ادامه دادند. علاوه بر این، بعدا، از افشاگری های هفته نامۀ لهستانی « نی » [14] دربارۀ آموزش شورشگران نازی در آکادمی پلیس لهستان دو ماه پیش از آغاز رویدادها مطلع شدند. در نتیجه وقتی حضور نازیها در بطن دولت جدید اوکرائین را نفی می کنند، مثل این است که مدعی شوند که در شب هوا روشن است. برای درک حقیقت نیازی نیست که به کی اف برویم، تنها کافی است که نوشته های وزاری جدید را بخوانیم و یا به حرف های آنها گوش کنیم [15].
بطور مشخص، اگر دلیل و برهان های عرضه شده با توافقات رسانه های آتلانتیست به توهمات همگانی دامن زده است، ولی در مقابل شهروندان کنجکاو هیچ شانسی ندارد. زیرا در جستجوهای انترنتی ترفند و تحریف کاملا آشکار می گردد و بر این اساس اعتبار واشینگتن رو به افول خواهد گذاشت.
یگانه پندار مداری های رسانه های آتلانتیست در مورد 11 سپتامبر افکار عمومی را در سطح بین المللی متقاعد ساخت، ولی تحت تأثیر کار روزنامه نگاران و شهروندانی که خود من نیز پیشگام آن بودم، ناممکن بودن روایت رسمی به اثبات رسید. سیزده سال بعد، صدها میلیون نفر به دروغ بودن آن پی بردند. این روند تنها در بطن ساخت و ساز تبلیغات نوین ایالات متحده می تواند گسترش یابد. سرانجام، تمام آنهائی که روایات و حکایات کاخ سفید را پی گیری می کنند، به ویژه دولت ها و رسانه های ناتو خودشان به دست خودشان اعتبارخودشان را از بین می برند.
بارک اوباما و بنیامین رودز، جان کری و ریچارد استنگل تنها در کوتاه مدت عمل می کنند. تبلیغات آنها تنها طی چند هفته می تواند توده ها را در پی خود روان ساخته و به شورش وادارد، ولی زمان دیگری فرا می رسد که به ترفند پوشالی و نیرنگ پی می برند. ناخواسته، اعتبار مؤسسات دولت های ناتو را که آگاهانه آنها را هدایت کرده بوده اند، بی اعتبار می سازند. زیرا فراموش کرده اند که تبلیغات قرن بیستم موفقیتش را مدیون تقسیم جهان به بلوک هائی بود که با هم ارتباطی نداشتند، و روشن است که اصل تک محوری با امکانات نوین رسانه ها سازگار نیست.
بحران اوکرائین به پایان نرسیده است، ولی عمیقا جهان را دچار تحول ساخته : ولادیمیر پوتین با مخالفت رسمی در حضور عمومی علیه رئیس جمهور ایالات متحده گامی را پشت سر گذاشت که از این پس مانعی خواهد بود برای موفقیت تبلیغات ایالات متحده.
[1] Wellington House
[2] Crewe House
[3] Committee on Public Information (CPI)
[4] Bryce
[5] « Un réseau militaire d’intoxication », Réseau Voltaire, 8 décembre 2003.
[6] CNN
[7] Al-Arabiya, Al-Jazeera, BBC, CNN, France 24, Sky
[8] “جنجال جدید رسانهای ناتو علیه سوریه در راه است”, بوسيله ىتی یری میسان, شبکه ولتر, 13 ژوئن 2012, www.voltairenet.org/article174620.html
[9] “مدیر مسئول مجله تایم، آمر جدید تبلیغات ایالات متحده”, ترجمه فرهاد بارکزوی, شبکه ولتر, 19 آوريل 2014, www.voltairenet.org/article183359.htm
[10] “برگۀ اطلاعات وزارت امور خارجه: 10 ادعای بی اساس دربارۀ اوکراین”, شبکه ولتر, 5 مارس 2014, www.voltairenet.org/article183259.html
[11] “برگۀ اطلاعات وزارت امور خارجه: 10 ادعای بی اساس دربارۀ اوکراین”, شبکه ولتر, 15 آوريل 2014, www.voltairenet.org/article183369.html
[12] « Ukraine : la Pologne avait formé les putschistes deux mois à l’avance », par Thierry Meyssan, Réseau Voltaire, 17 avril 2014.
[13] Urmas Paets
[14] Nie
[15] « Qui sont les nazis au sein du gouvernement ukrainien ? », par Thierry Meyssan, Réseau Voltaire, 2 mars 2014.