جراید غربی اطلاعات بسیاری را در رابطه با حوادث موسل ( عراق ) و شرق حلب (سوریه ) مخفی می کنند ، تا بتوانند حمایت دولت هایشان را از عناصر جهادی پنهان کنند . علاوه بر این ، بر پایه ی این اطلاعات ناقص ، تفسیر و تعبیرات غلط را چند برابر ارائه می دهند .
در موسل و شرق حلب ، توده ی مردمی که عناصر جهادی را پذیرفته بودند و بر این تصور بودند که احکام شرعی آنها می تواند دوران طلایی را احیا کند ، به سرعت مایوس شدند . و چون توسط قوانین عناصر جهادی تحت آزار و اذیت قرار گرفتند ، به تدریج علیه آنها موضع گیری نمودند . عناصر جهادی که هیچ گونه شفقت و رحمتی در وجودشان نیست ، از توده ی مردم به صورت سپر انسانی بهره برداری می کنند . این در حالی است که برای مطبوعات غربی ، نبرد موسل توجیه قانونی دارد ، اما نبرد شرق حلب اینطور نیست .
موسل ، در دستان داعش است ، که زیر مجموعه ی واشنگتن می باشند . از یک سو نظامیان ایالات متحده ، به نیروهای عراقی مشاوره نظامی می دهند ، و از سوی دیگر سازمان سیا توسط چتر ، برای عناصر جهادی اسلحه و مهمات می فرستد . این دو دست تابعی یک مغز متفکرند ، چرا که مشاورین ایالات متحده ، طرح حمله ای را ارائه دادند که موجب محاصره ی شهر
می شد ، اما جاده ی منتهی به رقه را از دو جانب باز نگاه می داشت. این مغز متفکر ، با متحدان خویش بحث نمی کند ، و این موضوع با عکس العمل فرانسه ثابت شده ، چرا که پیشنهاد می کند پس از سقوط موسل به رقه حمله شود .
شرق حلب در دست نیروهای القاعده است ، که آنها نیز زیر مجموعه ی واشنگتن می باشند . این بار ایالات متحده و متحدانشان ، از یک خط فکری پیروی می کنند . از این جهت ، پرزیدنت فرانسوا هلاند ، ٬٬ شهردار ٬٬ شرق حلب را در کاخ الیزه پذیرفته . او همراه مسئول کلاه سفیدان که باید جایزه ی فرانسوی-آلمانی ٬٬ حقوق بشر و دولت- قانون ٬٬ را دریافت کند به آنجا رفت. در رابطه با ٬٬دولت قانون ٬٬ ، کسی نمی خواهد بداند این ٬٬ شهردار ٬٬ را کی سر کار گذاشته ، و به چه علتی ٬٬ شهر او ٬٬ توسط عناصر جهادی شیخ سعودی عبدالله ال-موحیسینی اشغال شده است . هم چنین به نظر می رسد هیچ روزنامه نگار غربی ، توجهی به موسس کلاه سفید ها و مامور M16 با نام جیمز لو موزوریه ، نشان نمی دهند . سعودی ها و بریتانیایی ها ٬٬شورشیان معتدل سوریه ٬٬ خوانده می شوند .
در ماه مه سال ۲۰۱۴ ، جلسه ای سری در کشور عمان برگذار شد که طی آن عملیات حلب سوریه و همچنین کشور عراق می بایستی طرح ریزی شود . معاون سابق ریاست جمهوری عراق – عزت ابراهیم ال-دوری ، هشتاد هزار نیروی جنگنده ی سلسله ی نقشبندیه را که خود رهبر بزرگ آنها بود ، به جهت حمایت از عملیات فرا خواند . یک ماه بعد ، برای نیروهای داعش ، دروازه های شهر موسل را گشود ، که در آنجا ایالات متحده دریک فرصت مناسب ،مقدار زیادی اسلحه ی نو تحویل داده بودند . ال-دوری ، که از سوی واشنگتن از سمت خویش برکنار شده بود ، تصور می کرد که توسط آنها بتواند قدرت را به دست بگیرد . اما اشتباه می کرد . سلسله ی نقشبندیه ی عراق که توسط نیروهای بعثی آموزش دیده بودند ، خیلی زود با نیروهای داعش در گیر شدند ، چرا که داعشی ها از آنها مالیات ٬٬ اسلامی ٬٬ طلب می کردند . هم اکنون سربازان نقشبندیه ، از دولت بغداد حمایت می کنند .
طی تحولی جابرانه ، آنها با نیروهای جهادی که در ترکیه تعلیم دیده بودند و در سال ۱۹۶۹ حزب ملی Gorus به رهبری نکمتین اربکان و رجب طیب اردوغان را تشکیل دادند ، در گیر شدند . آنها در سال ۱۹۸۲ با حمایت از اخوان مسلمین سوریه ، دست مزد کار خود را دریافت کردند . و این بار با نزدیکی به عناصر جهادی در سال ۱۹۹۳ ، به هنگام جنبش ٬٬ رجعت به سوی ایمان ٬٬- ( ال-حملال ال -ایمانیه ) ، می بایستی بهای این عمل را نیز بپردازند . باشد که این دو تجربه بتواند به این تحلیل و نتیجه بیانجامد : که هر گونه اتحاد – حتا تاکتیکی - با این جماعت و گروه های مسلح آن ، دیر یا زود منتهی به هرج و مرج و بی نظمی خواهد شد . این درس عبرت را کشور سوریه به تلخی دریافت نمود ، چرا که تصور می کرد شرافتمندانه به عناصر جهادی عراق که به ظاهر در مقابل اشغال ایالات متحده ایستادگی می کردند کمک کرده ، هم چنین در کنار نیروهای حماس در مقابل اسرائیل ایستاده .
اروپائیان ، همچنان نتوانسته اند مسائل را درک کنند . آنها جمهوری عرب سوریه را متهم می کنند و برای ساکنین شرق حلب ٬٬ که مجبور به فرار از نبرد می باشند ٬٬ دل می سوزانند ، در حالی که باید رهایی آنها را از چنگال عناصر جهادی ، جشن بگیرند . ٬٬ شورشیان معتدل سوری ٬٬ ، که از عربستان سعودی ، لیبی ، تونس و کشورهای بیشمار دیگر آمده اند ، هم اکنون در حصار امن شهری آنها به سر می برند و تا کنون سو ٔ قصدهای بسیاری مرتکب شدند .