در حالی که رهبران ناتو از کودتا در کی اف از شادی در پوست خود نمی گنجند، و آن را به عنوان انقلاب دیگری به افکار عمومی معرفی می کنند، ولی وضعیت در محل واژگون شده است. از این پس مأموران ایالات متحده می بایستی بجای دولتی اوباش سالار که فروش به ضرب چکش _ بهای بیشتر _ را بین واشینگتن و مسکو بدست گرفته، با اعمال قدرت اغتشاشی را که خودشان سازماندهی کرده بودند مدیریت کنند. در نتیجه، کشور ویران شده و هیچکس نمی تواند فورا آن را سروسامان بدهد. اکنون روسیه می تواند از منافع خود دفاع کند بی آن که مجبور باشد مسئولیت انفعال بیست سال بزهکاری در گذشته را به عهده گیرد.
روسیه طی بازی های المپیک ساچی(1) در مقابل رویدادهای اوکرائین واکنشی نشان نداد. نشریات روسی دائما به شرح پیروزی های ورزشکاران اختصاص داشت، در حالی که در کی اف و در مراکز استان های اوکرائین زد و خورد جریان داشت. کرملن بیم آن را داشت که در هر لحظه دشمنان روسیه ممکن است جشن ورزشی شان را به حمام خون تبدیل کنند.
همانگونه که پیشبینی شده بود، طی بازی های المپیک ساچی و بیمی که از این ناحیه برای روسیه وجود داشت، در کی اف قدرت دست به دست شد. غربی ها که به شکل گسترده در پوشش تحریف خبری به سر می بردند، تصور کردند که گوئی انقلابی توسط طرفداران اروپا تحقق یافته است. با این وجود، افشای گفتگوی تلفنی بین معاون وزیر امور خارجۀ ایالات متحده، ویکتوریا نولاند و سفیر ایالات متحده، جوفری پیات هیچ تردیدی بر جا نمی گذارد که موضوع کاملا یک توطئۀ آمریکائی است(2). به ضرب تصاویر دروغین، یک دولت اوباش و بزهکار (3) بجای یک باند شکنجه گر طرفدار روسیه را به نمایش گذاشتند(4). مثل تمام «انقلاب های رنگی» تیراندازان ماهر اسرارآمیز از پشت بامها همزمان به روی جمعیت و پلیس شلیک کرده اند، و متعاقبا دولت به عنوان مسئول اصلی رویدادهای خونبار متهم شده است. در اغتشاش، غربی ها تصور کردند که مردم کاخ های ملی را به تصرف خود درآورده اند. در واقع، طی مدتی که فعالانی که اکثرا به تمایلات نازی تعلق داشتند در میدان مایدان مستقیما روی شبکه های تلویزیون بین المللی در حال مبارزه بودند، سیاستمداران کاخ های ملی را در بخش دیگر شهر اشغال می کردند. از این دیدگاه اروپائی ها می توانند مطمئن باشند که نازی ها نبودند که قدرت را بدست گرفتند.
نازی های اوکرائینی هیچ وجه مشترکی با راست های افراطی اروپای غربی ندارند که عموما آشکارا صهیونیست هستند (بجز جبهۀ ملی فرانسه). آنها طی جنگ سرد در پشت جبهۀ ناتو مستقر شدند تا اقتصاد شوروی را تخریب کنند، و سپس توسط لهستان (5) و لیتوانی پشتیبانی شدند. طی سه ماه تظاهرات، اسلامگرایان تاتار که در سوریه در حال انجام مراسم مذهبی یعنی در حال جهاد بودند به اوکرائین آمدند و به آنها پیوستند(6). تاتارها، ساکنان سنتی کریمه، به دلیل پشتیبانی شان از نازی ها طی جنگ دوم جهانی توسط استالین پراکنده شدند، امروز عموما در اوکرائین و ترکیه زندگی می کنند. در میدان مایدان آنچه را که در سوریه آموخته بودند به نمایش گذاشتند : چشم های پلیس ها را کور کردند و به همینگونه قطع عضو نیز جزء آموخته های آنها بود(7).
انقلاب میدان مایدان کودتای خیلی کلاسیکی را استتار می کند(8). در حضور «دیپلمات های» ایالات متحده، «رادا» کاخ جمهوری خلق اوکرائین قانون اساسی را بدون رفراندم زیر پا گذاشت، و رئیس جمهور را بی هیچ بحثی و هیچ دادگاهی خلع کرد و قدرت قانونی و اجرائی را به رئیس قدیمی سرویس اطلاعاتی الکساندر تورچینکوف سپرد. دیکتاتور جدید آرسنی ایاتسنیکو را به عنوان نخست وزیر انتخاب کرد، یعنی معجزه ای که به خواست از پیش تعیین شدۀ ویکتوریا نولاند صورت گرفت. نخست وزیر جدید کابینه اش را تشکیل داد و آن را در تظاهرات میدان مایدان معرفی کرد. اعضای کابینه از این پس تعدادشان بیشتر شده و نازی ها یک سوم آنها را تشکیل می دهند، و برخی از آنها هو شدند چون که یهودی بودند.
در کریمه جائی که اکثریت مردم روس هستند و نیروی دریائی روسیه نیز در آنجا مستقر شده، پارلمان منطقه ای نیز «خیز انقلابی» برداشت، و دولت محلی (وفادار به کی اف) را سرنگون کرد و دولت محلی طرفدار روسیه را برگزید. هم زمان، نیروهای نظامی با لباس نظامی، ولی بدون پرچم و نشان، ساختمان های رسمی و فرودگاه را تحت کنترل خود گرفتند و از دولت جدید کی اف برای ارسال نیرو جلوگیری به عمل آوردند.
در کی اف، کاخ جمهوری خلق اوکرائین (رادا) به دخالت روسیه اعتراض کرد و رعایت احترام به قراداد بوداپست را یادآور شد. سال 1994، ایالات متحده، بریتانیا و روسیه قراردادی در مورد خنثی سازی اوکرائین به ازای چشم پوشی از سلاح اتمی به امضا رساندند(9). ولی برای مسکو، این قرارداد دیگر کاربردی ندارد زیرا واشینگتن و لندن از تاریخ «انقلاب نارنجی» به سال 2004 آن را نقض کرده اند(10) و علاوه بر این خاصه از کودتای هفتۀ گذشته.
حال چه روی خواهد داد؟ 25 می، بروکسل انتخابات پارلمان اروپا را برگزار خواهد کرد، کی اف انتخابات ریاست جمهوری، در حالی که کریمه نیز برای حق خود مختاری رفراندم برگزار خواهد کرد. وقتی کریمه به استقلال رسید، همواره می تواند به روسیه ملحق شود یعنی به وضعیتی بازگردد که تا پیش از سال 1954 جاری بود. اتحادیۀ اروپا به سهم خود باید به امیدهائی که در چشم انداز ایجاد کرده بود پاسخ بگوید و نمی دانیم با کدام پول می خواهد بخشی از 35 میلیارد بدهی اوکرائین را بپردازد. نازی های میدان مایدان به زندگی مخفیانۀ خود بازنخواهند گشت و خواهان سهم خود در دولت جدید هستند.
ولی با این وجود داستان تمام نشده است زیرا برای اوکرائین مشکل بخش شرقی اوکرائین باقی خواهد ماند (که بخشی از آن را مردم روسی و علاوه بر این صنایع دفاعی را تشکیل می دهد) و ترنسنیستریا (بیسارابیای قدیمی که مرکز پژوهشی برای موشکهای شوروی بود). این کشور کوچک، با ساکنان روسی، که روی هیچ نقشۀ جغرافیائی دیده نمی شود، زیرا دارای کرسی در سازمان ملل متحد نیست، در فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی استقلال خود را بدست آورد و بخشی از مولداوی می باشد، و باید یادآوری کنیم که این کشور کوچک با رشادت تمام در جنگی که مولدوی به آن تحمیل کرد، از طریق نیروی هوائی رومانی و مشاوران ناتو در سال 1992 ، مقاومت کرد(11) و موفق شد که الگوی اجتماعی شوروی را حفظ کند و در عین حال برای گسترش نهادهای دموکراتیک اقدام نماید. امنیت این کشور توسط نیروی حافظ صلح روسیه تأمین می شود(12). حداقل، بیست کیلومتر مربع از اوکرائین می تواند به ترنسنیستریا بپیوندد تا دسترسی به دریا سیاه را ممکن سازد، ولی رابطۀ اوکرائین با پل غربی خود قطع خواهد شد. در بهترین حالت پیوستن کریمه به ترنسنیستریا موجب خواهد شد که چند صد کیلومتر ساحلی از جمله اودسا در نظر گرفته شود.
نا آرامی ها در اوکرائین ادامه خواهد یافت، ولی آنهائی که خربزه خورده اند باید پای لرزش نیز بنشینند _ ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا _ باید متحمل نتایج آن باشند. علاوه بر وزنۀ مالی، چگونه متحدان نازی و جهاد طلب خود را مدیریت خواهند کرد؟ در حالی که نمایش قدرت واشینگتن به شکست انجامید(13).
— -
پی نوشت_ :
[1] « Après la Yougoslavie, l’Ukraine ? », par Thierry Meyssan, Réseau Voltaire, 5 février 2014.
1)پس از یوگوسلاوی، اوکرائین؟ نوشتۀ تی یری میسان. شبکۀ ولتر 5 فوریه 2014
www.voltairenet.org/article182044.html
[2] « Conversation entre l’assistante du secrétaire d’État et l’ambassadeur US en Ukraine », Oriental Review, Réseau Voltaire, 7 février 2014.
www.voltairenet.org/article182063.html
[3] « L’Ukraine brade son secteur énergétique aux Occidentaux », par Ivan Lizan, Traduction Louis-Benoît Greffe, Однако, Réseau Voltaire, 2 mars 2013.
3)اوکرائین بخش انرژی خود به بهای نازل به غربی ها می فروشد. نوشتۀ ایوان لیزان. شبکۀ ولتر،2 مارس 2013
www.voltairenet.org/article177714.html
[4] تصویر تحریف شدۀ اوکرائین، شبکۀ ولتر، 6 فوریه 2014
www.voltairenet.org/article182199.html
[5] « La Pologne, nouvelle tête de pont d’un plan de déstabilisation de l’Otan », par Andrew Korybko, Traduction Gérard Jeannesson, Oriental Review, Réseau Voltaire, 26 février 2014.
5)«لهستان، سر پل نوین طرح بی ثبات سازی توسط ناتو» نوشتۀ آندریوف کوریبکو. شبکۀ ولتر، 26 فوریه 2014
www.voltairenet.org/article182348.html
[6] “پارلمان اوکراین خواستار احترام به تمامیت ارضی کشور گردیده است”, ترجمه فرهاد بارکزوی, شبکه ولتر, 1 مارس 2014,
www.voltairenet.org/article182408.html
[7] « Евротваривыкололиглаз и отрубилирукупленномубойцу », YouTube, 21 février 2014.
www.youtube.com/watch?v=RI0nUu_7jpc
[8] : “کودتای طرفدار ایالات متحده در اوکراین”, ترجمه فرهاد بارکزوی, شبکه ولتر, 24 فوريه 2014,
www.voltairenet.org/article182325.html
[9] “Memorandum on Security Assurances in connectionwithUkraine’s accession to the Treaty on the Non-Proliferation of NuclearWeapons”, Voltaire Network, 5 December 1994.
www.voltairenet.org/article182373.html
[10] « Washington et Moscou se livrent bataille en Ukraine », par Emilia Nazarenko et la rédaction, « Ukraine : la rue contre le peuple », Réseau Voltaire, 1er et 29 novembre 2004.
www.voltairenet.org/article15391.html
www.voltairenet.org/article15658.html
[11] « En 1992, les États-Unis tentèrent d’écraser militairement la Transnistrie », par Thierry Meyssan, Réseau Voltaire, 17 juillet 2007.
11)»سال 1992، ایالات متحده با مداخلۀ نظامی می خواهد ترنسنیستریا را در هم بکوبد. نوشتۀ تی یری میسان. شبکۀ ولتر، 17 ژوئیۀ 2007
www.voltairenet.org/article150085.html
[12] « Tiraspol, base avancée de l’armée russe ? », par Arthur Lepic, Réseau Voltaire, 15 août 2007.
www.voltairenet.org/article149849.html
[13] “آیا واشینگتن می تواند هم زمان سه دولت را سرنگون کند؟”, بوسيله ىتی یری میسان, ترجمه حمید محوی, Al-Watan (Syrie), شبکه ولتر, 23 فوريه 2014,
www.voltairenet.org/article182306.html