در حالی که روسیه و ایالات متحده به شکل مقدماتی برای حل مسائل خاورمیانه و به ویژه مسئلۀ سوریه به توافق رسیدند، جنگ همچنان در سوریه ادامه دارد. این تناقض پیش از همه حاکی از فقدان قانونمندی و نفرتی است که دولت های ترکیه و سعودی از خود نشان می دهند. از دیدگاه تی یری میسان، با روشن ساختن نقش حکان فیدان، وال استریت ژورنال به آنکارا اخطار داد.
نشریات ترکیه تعداد زیادی مقالۀ تحلیلی دربارۀ بررسی های وال استریت ژورنال دربارۀ حکان فیدان منتشر کرده است [1]. این نشریات با تمایلات شوینیستی هم آواز یا یکدیگر، این حملۀ رسانه ای علیه حکان فیدان را به عنوان نتیجۀ مابعدی سیاست استقلال طلبانۀ نخست وزیر رجب طیب اردوغان در ابطه با ایالات متحده تعریف کرده اند.
به گزارش وال استریت ژورنال، رئیس ام آی تی (سرویس اطلاعات سرّی ترکیه) حکان فیدان شمارۀ 2 رژیم پس از نخست وزیر و همچنین پیش از رئیس جمهور، عبدالله گل و حتی وزیر امور خارجه احمد داوود اغلو می باشد.
به میدان آمدن مرد قابل اطمینان اردوغان در رأس ام آی تی طی ماه می 2010، نشان بارزی است از آغاز سیاست فاصله گیری ترکیه از ایالات متحده که به بازداشت افسران عالی رتبه که به پنتاگون وابسته بودند انجامید(محاکمات ارگینکون. در مجموع 300 نفر بین ژوئن 2007 و می 2009 بازداشت شدند) که به پشتیبانی از اخوان المسلمین طی بهار عرب، و سوء استفاده از جنگ سوریه برای تجزیه کشور و ایجاد دولت کرد متهم شده بودند.
وال استریت، حکان فیدان را به ویژه به دلیل پشتیبانی از جهاد طلبان در سوریه، علی رغم هشدارهای واشینگتن در این مورد، خاصه آنهائی که به شکل خشونت باری ضد غربی هستند متهم دانسته است. وال استریت به نقل از یکی از پارلمانی های کمالیست، محمد علی ادیب اغلو، نوشته است که او اسکورت 50 اتوبوس حامل جهاد طلبان را توسط 10 ماشین پلیس که راهی سوریه بودند تأیید کرده است، یعنی کاروانی که بیش از 2000 مبارز را در برمی گرفته و با یادآوری این نکته که چنین موردی تنها منحصر به همین یک مورد نبوده است.
با این وجود، این روزنامه فراموش می کند بگوید که خلاف رجب طیب اردوغان، حکان فیدان جزء اخوان المسلمین نیست، ولی از نزدیکان فتح الله گولن (مراد رئیس جمهور گل) است. به این ترتیب، روزنامه نگاران تجسسی وال استریت ژورنال گذشتۀ او را ندیده گرفته و گوئی که به شکل ناگهانی _ از هیچ کجا آباد _ در میدان سیاسی حضور یافته است. این روزنامه از ارتقاء او به رأس آژانس همکاری بین المللی ترکیه (تیکا. آژانس همکاری کشورهای ترک زبان) یاد می کند، بی آن که از نقش او برای گسترش نفوذ آنکارا در آسیای مرکزی، و به انضمام درۀ فرغانه تا چین چیزی بنویسد. وال استریت اتهامات اسرائیل را در مورد همکاری با ایران یادآور می شود یعنی وقتی که برای آژانس بین المللی انرژی اتمی کار می کرد، ولی بی آن که قید کند که آقای فیدان برای نظارت بر عملیات سه روز پیش از ماجرای کشتی «ماوی مرمره» به رأس سرویس اطلاعات سرّی ترکیه برگزیده شد.
از دیدگاه ما، این بحث به شکل معکوس قابل تعبیر است : یک ماه پیش، هیچ موردی در سیاست ترکیه با منافع ایالات متحده برخورد نمی کرد. بر عکس. همۀ امور به فرمان واشینگتن به اجرا گذاشته می شد.
_ بر این اساس، محکومیت افسران عالی رتبه به معنای وارد آوردن ضربه به ایالات متحده نبوده، بلکه مجازات آنها به دلیل خواست فاصله گیری از ایالات متحده و نزدیکی به ارتش خلق چین بود، این موضوع را همزمانی محکومیت مسئولان حزب کوچک کارگران با تمایلات مائوئیستی [2] به اثبات می رساند.
پشتیبانی از اخوان المسلمین در آفریقای شمالی بلهوسی ناگهانی آنکارا نیست، بلکه اجرای طرح وزارت امور خارجه با همآهنگی کابینۀ هیلاری کلینتون توسط «خواهر» هما عابدین و در بنیاد ویلیام جفرسون کلینتون (ملقب به بیل کلینتون) توسط «برادر» جهاد-ال-حداد که از سوی دیگر مسئول ارتباطات در حزب آقای اردوغان است. از سوی دیگر می بینیم که مادر خانم عابدین به همراهی خانم مورسی شعبۀ زنان اتحادیه را هدایت می کرده، در حالی که پدر آقای حداد مشاور دیپلماتیک رئیس جمهور مورسی بوده است.
_سرانجام، اقدام برای ایجاد دولت کرد در سوریه کاملا منطبق است بر انتظارات پنتاگون که می خواست سوریه را بر اساس نقشۀ منتشر شده توسط رالف پترس طی سال 2006 به چند دولت مستقل تجزیه کند [3]. و حکان فیدا که طی سال 2009 در مذاکرات سرّی حزب کار کردستان در اسلو شرکت داشت، بهترین شناسندۀ این موضوع در ترکیه است.
و علاوه بر این، تغییر مسیر در سیاست ترکیه طی ماه می 2010 با گماشتن حکان فیدان در رأس سرویس اطلاعات سرّی ترکیه آغاز نشد، بلکه طی سال 2011 و طی جنگ علیه لیبی به وقوع پیوست. در آن دوران، زیر فشار وزارت امور خارجه دولت آنکارا به مغتنم شمردن توافقات ایالات متحده و اخوان المسلمین پی برد. پس از آن دوران بود که رجب طیب اردوغان دوباره «برادر مسلمان» شد، با این که طی بازداشتش در سال 1998 اعلام کرده بود که از این اتحادیه «برادران مسلمان» خارج شده و به لائیک ها پیوسته است.
مسئلۀ اصلی چیز دیگری است : پشتیبانی از جهاد طلبان. در آغاز جنگ در سوریه از سوی قطر تأمین مالی می شد، و ناتو نیز از پایگاه ناتو در انجیرلیک در ترکیه آن را سازمان دهی می کرد. هیچ ابهامی در این مورد وجود ندارد. ولی از وقتی که روسیه و ایالات متحده طی بحران سلاح شیمیائی به توافق رسیدند، از دیدگاه نظامی، ایالات متحد از سوریه خارج شد، در حالی که ترکیه و عربستان سعودی این بازی را ادامه دادند. بر این اساس، مقالۀ وال استریت ژورنال را باید به مثابه هشدار به اردوغان و فیدان تلقی کنیم، زیرا از آنجائی که به موقع نتوانستند موجب سرنگونی سوریه شوند، حالا باید به هر نتیجه ای که می خواهد برای سیاست داخلی آنها تمام شود، باید زمین بازی را ترک کنند.
حکان فیدان که برای سرویس های اطلاعاتی ناتو طی جنگ کزووو کار کرده و در ایالات متحده تحصیل کرده، بخوبی باید این پیغام را درک کند.
[1] “Turkey’s Spymaster Plots Own Course on Syria. Hakan Fidan Takes Independent Tack in Wake of Arab Spring”, par Adam Entous et Joe Parkinson, The Wall Street Journal, 10 octobre 2013.
[2] « Le coup d’État judiciaire de l’AKP », par Thierry Meyssan, Al-Watan (Syrie), Réseau Voltaire, 19 août 2013.
[3] “Blood Borders ; How a Better Middle-East Would Look”, par Ralph Peters, Armed Forces Journal, juin 2006.